دَریــایــِ غــَمــــ....!!

HoMe|eMaiL |Design|Profile

 

 

چقــــــــــدر باید بگذرد؟؟

تا مـن

در مـرور خـاطراتم

وقتی از کنار تــو رد می شومــــــ

تنـــم نلــرزد…..

بغضــم نگیــرد…..

hamed-sad.loxblog.com

 


برچسب‌ها: <-TagName->
حامد|پنج شنبه 9 شهريور 1391برچسب:,|19:18|

 

يعنـــے می شود روزے برسَـــد
کـــــه بیایــے
مــَرا در آغــــوش بگیری
بخواهم گله کُــــنَم ....
بگویے هیــــــس!
همه کابـــوس ها تمـــــــام شد ......
در گوشـــــــم بگويـے:
بَــراے هميشه مالـــــه مَــن شُـدے...

 

 


برچسب‌ها: <-TagName->
حامد|پنج شنبه 9 شهريور 1391برچسب:,|18:53|

 

ایـــن روزهـ ـآ دلـــَم بَــــرآی عشـــــقے تَـ ـنـ ـگـ اســـت

کــــه هَـــــمـ ـه روزهــآیَم رآ بَـ ـر بــآد دآد...

ایـ ـن سـ ـآعَت هـ ـآ چـ ـه قَــــدر کُـ ـند مے گُذَرَنــــــد

پــــَس چـــرآ زَمـــآن بـ ـآ تـــو بودَن انـــــقَدر

زود گُــــــذَشـ ـتــ...!؟!

 

hamed-sad.loxblog.com

 


برچسب‌ها: <-TagName->
حامد|پنج شنبه 9 شهريور 1391برچسب:,|18:26|

 

سَـــــخـ ـت اســـت میـــــآن هــ ـق هـــق شَبــــــآنـ ـه ات

نَــــفَـــس کــــــــــم بیـ ـآوَرے

وَ او بــــ ه عشــق جَدیــــدش بگـــــویَد

نَـــــــفَـــــــس

hamed-sad.loxblog.com

 


برچسب‌ها: <-TagName->
حامد|پنج شنبه 9 شهريور 1391برچسب:,|18:1|

پسرها :با ماشین میرن به بانک، پارک میکنن، میرن دم دستگاه عابر بانک
کارت رو داخل دستگاه میذارن
کد رمز رو میزنن، مبلغ درخواستی رو وارد میکنن
پول و کارت رو میگیرن و میرن

دخترها :

با ماشین میرن دم بانک
در آینه آرایششون رو چک میکنن
به خودشون عطر میزنن
احتمالاً موهاشون رو هم چک میکنن
در پارک کردن ماشین مشکل پیدا میکنن
در پارک کردن ماشین خیلی مشکل پیدا میکنن
بلاخره ماشین رو پارک میکنن
توی کیفشون دنبال کارتشون میگردن
کارت رو داخل دستگاه میذارن، کارت توسط ماشین پذیرفته نمیشه
کارت تلفن رو میندازن توی کیفشون
دنبال کارت عابربانکشون میگردن

کارت رو وارد دستگاه میکنن
توی کیفشون دنبال تیکه کاغذی که کد رمز رو روش یاداشت کردن میگردن
کد رمز رو وارد میکنن
۲دقیقه قسمت راهنمای دستگاه رو میخونن
کنسل میکنن
دوباره کد رمز رو میزنن
کنسل میکنن
دوست پسرشون رو صدا میزنن که کد صحیح رو براشون وارد کنه
مبلغ درخواستی رو میزنن
دستگاه ارور (خطا) میده
مبلغ بیشتری رو درخواست میکنن
دستگاه ارور (خطا) میده
بیشترین مبلغ ممکن در خواست میکنن
انگشتاشون رو برای شانس رو هم میذارن
پول رو میگیرن
برمیگردن به ماشین
آرایششون رو توی آینه عقب چک میکنن
توی کیفشون دنبال سویچ ماشین میگردن
استارت میزنن
پنجاه متر میرن جلو
ماشین رو نگه میدارن
دوباره برمیگردن جلوی بانک
از ماشین پیاده میشن
کارتشون رو از دستگاه عابر بانک بر میدارن. (حواس نمی‌ذار برای آدم )
سوار ماشین میشن
کارت رو پرت میکنن روی صندلی کنار راننده
آرایششون رو توی آینه چک میکنن
احتمالاً یه نگاهی هم به موهاشون میندازن
مندازن توی خیابون اشتباه
برمیگردن
میندازن توی خیابون درست
پنج کیلومتر میرن جلو
ترمز دستی رو آزاد میکنن. (میگم چرا انقدر یواش میره )


برچسب‌ها: <-TagName->
حامد|چهار شنبه 8 شهريور 1391برچسب:,|15:43|

دلم برای کسی تنگ است که همچون کودک معصومی دلش برایم می سوخت و مهربانی اش را نثار من

می کرد...

دلم برای کسی تنگ است که چشمهای زیبایش را به عمق آبی دریا می دوخت و شعر های قشنگی چون پرواز پرنده ها می خواند...

دلم برای کسی تنگ است کسی که خالی وجودم را از خود پر می کرد و پری دلم را با وجود خود خالی...

دلم برای کسی تنگ است...

کسی که بی من ماند...

کسی که با من نیست...

دلم برای کسی تنگ است که آمد و رفت و پایان داد مرا...

کسی که من همیشه دلم برایش تنگ می شود...

برای کسی که...

کاش میدانستم که میخواهد چه بلایی سر دل بیچاره ام بیاورد ...


برچسب‌ها: <-TagName->
حامد|شنبه 4 شهريور 1391برچسب:,|12:12|

Design:hannan